جدول جو
جدول جو

معنی تاو کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تاو کردن
گرم کردن، بسلامتی نوشیدن شراب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تاو کردن
گرم کردن، بسلامتی نوشیدن
تصویری از تاو کردن
تصویر تاو کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
کشیدن اتوی داغ بر روی جامه یا پارچه که چروک های آن هموار شود، اتو زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تار کردن
تصویر تار کردن
تاریک کردن، تیره ساختن
فرهنگ فارسی عمید
(پَ شُ دَ)
داو یافتن. بمراد رسیدن. بمراد نقش نشستن
لغت نامه دهخدا
تاول زدن. آبله کردن چنانکه جائی سوخته از بدن آدمی یا حیوانی دیگر، یا کف پای کسی که راه بسیار پیموده. رجوع به تاول و تاول زدن شود
لغت نامه دهخدا
(زَ مَ)
تا کردن. خم کردن. لا زدن. دولا کردن. رجوع به ’تا’ و ’تاه’ شود
لغت نامه دهخدا
(مُ زَ / زِ لَ)
تاختن. حمله کردن. تعرض کردن:
اگر من بر تو لختی ناز کردم
و یا بر تو زمانی تاز کردم.
(ویس ورامین).
بر او دست خود را سبک تاز کرد
وز انگشتش انگشتری باز کرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از تاول کردن
تصویر تاول کردن
تاول زدن آبله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
اتو زدن اتو کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داو کردن
تصویر داو کردن
بمراد رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاز کردن
تصویر تاز کردن
تاختن حمله کردن تعرض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار کردن
تصویر تار کردن
تاریک ساختن، کدر کردن تعرض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
كيّ الملابس
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
Iron
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
repasser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
アイロンをかける
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
استری کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
ইস্ত্রি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
kupiga pasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
ütü yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
다리미질하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
menyetrika
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
לגהץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
इस्त्री करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
รีดผ้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
strijken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
stirare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
passar a ferro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
熨烫
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
prasować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
прасувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
bügeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
гладить утюгом
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اتو کردن
تصویر اتو کردن
planchar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی